نوع همکاری : مجری
کارفرما : دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی استان کهگیلویه و بویر احمد
سال طرح : 1394
مشاهده سایر طرح های محمدطاهر رضانژاد
مقدمه و هدف: اعتیاد و سوء مصرف مواد، الکل و سیگار به عنوان یک پدیدة اجتماعی، از مشکلات سلامتی ‏عصر حاضر به خصوص در گروه سنی 35-15 سال محسوب می شود. اعتیاد موجب میزان بالایی از مرگ ‏های زودرس می شود.كارآمدترين روش براي پيشگيري از مصرف مواد پيشگيري اوليه و هدف نهايي ‏پيشگيري از مصرف مواد مخدر، اطمينان از عدم مواجهه جمعيت با مواد مخدر و‎ ‎مهارت های مقابله با آن در ‏موقعيت انجام رفتارهاي پرخطر است. لذا برای دستیابی به این هدف شناسایی عوامل خطر و زمینه ساز ‏گرایش جوانان به مواد مخدر ضروری است. با توجه به اينكه اكثر مطالعات انجام شده در زمينه عوامل ‏خطرساز مصرف مواد در كشورهاي غربي انجام شده اند و این کشورها از نظر اجتماعي و فرهنگي تفاوت هايي ‏با كشور ايران دارند، پژوهش حاضر به منظور بررسي برخی عوامل موثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر در ‏جوانان 15 تا 35 ساله اجرا شد.‏ مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مقطعي و توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش شناسايي عوامل موثر ‏بر گرایش به ‏مصرف مواد مخدر، مصرف الكل، سيگار و ساير مواد غيرقانوني در جوانان 15 تا 35 ساله بود. ‏نمونه پژوهش شامل 525 نفر‏ بود. در این مطالعه از روش نمونه گيري خوشه اي (هر محله یک خوشه در نظر ‏گرفته شد) و سپس نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بخشی از نمونه ها نیز از کلینیک ها و کمپ های ‏ترک اعتیاد گرفته شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه بود. بخش اول پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و ‏وضعیت اقتصادی- اجتماعی را ثبت می کرد. بخش دوم پرسشنامه محقق ساخته ای بود که بر اساس ‏مطالعات مشابه قبلی و پرسشنامه های استاندارد با هدف بررسی ‏علل گرایش به مصرف مواد مخدر، ‏مصرف ‏الكل، سيگار و ساير مواد غيرقانوني تهیه شده بود. بخش سوم پرسشنامه استاندارد مهارت نه گفتن بود. ‏بخش چهارم نگرش نسبت به مصرف مواد و شرایط ‏خانوادگی را می سنجید و بخش پنجم پرسشنامه ‏استاندارد هوش هیجانی بود. پرسشنامه ها، پس از توضیح هدف تحقیق و کسب رضایت ‏آگاهانه در اختیار ‏نمونه ها قرار گرفته و سپس توسط آن ها ‏تکمیل شدند. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده به وسیله ‏روش های آمارتوصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آزمون های ‏آماری تحلیلی (مجذورکای دو، ‏تی مستقل و همبستگی) با استفاده از نرم افزار ‏SPSS‏ نسخه 18 ‏و با در نظر گرفتن سطح معنی داری ‏‏0.05انجام شد.‏ نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که‏ اکثر نمونه های مورد بررسی (49.9%) به تریاک و مشتقات آن اعتیاد ‏داشتند. پس از آن به ‏سیگار (21.9%)، مواد مخدر صنعتی (17%) و الکل (11.2%) اعتیاد داشتند.‏ اکثر نمونه ‏های مورد بررسی (77.7%) قبل از 25 سالگی اعتیاد خود را آغاز ‏کرده بودند. بیشترین دوره آغاز مصرف مواد ‏مربوط به 20-16 سال بوده است. اکثر نمونه های مورد بررسی (69.5%) اعتیاد ‏خود را با سیگار آغاز کرده ‏بودند و پس از آن با قلیان (12) و مشروب (9.7%). نتایج مطالعه حاضر گویای آن بود که مددجویان مورد ‏بررسی مهم ترین علل افتادن در دام اعتیاد را معاشرت با دوستان ناباب و فریب آنها ‏(25.7%)، لذت جویی و ‏خوشگذرانی (18.9%)، حس کنجکاوي (10.9%)، بیکاري(9.7%) و‏ در دسترس بودن مواد مخدر و فراوانی ‏آن(9.1%) دانسته اند. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که 50.1 % از نمونه های مورد بررسی مهارت ‏نه گفتن نامطلوب داشته اند. ‏ علاوه بر این نتایج نشان داد که 76.6 ‏% از نمونه های مورد بررسی هوش ‏هیجانی متوسط‏ داشته اند. و تنها 13% آن ها هوش هیجانی بالا داشتند. تحلیل داده ها با آزمون تی مستقل ‏نشان داد که نمره کل مهارت نه گفتن در مردان(53.7%) به طور قابل توجهی بیشتر از زنان(27.6%)‏ بوده ‏است. نمره کل مهارت هوش هیجانی و زیر مقیاس های آندر دو گروه زن و مرد متفاوت بود(میانگین در ‏زنان ‏بیشتر بود) و این اخلاف از نظر آماری معنادار بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر گویای پایین بودن هوش هیجانی و مهارت نه گفتن و از طرفی ‏دیگر نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد مخدر در نمونه های مورد بررسی بود. این یافته ها لزوم آموزش و ‏توانمندسازی افراد برای مقابله با آسیب های اجتماعی را روشن می سازند. اگر چه هوش هیجانی زنان مورد ‏مطالعه بالاتر بود ولی احتمالا به دلیل فرهنگ و بافت جامعه مهارت نه گفتن پایین تری داشتند. به همین ‏جهت بیشتر در معرض خطر هستند. همچنین در جمعیت مورد مطالعه ما جمعیت زنان معتاد بیشتر از ‏گزارش کشوری است که امری نگران کننده است. با توجه به شرایط فرهنگی و مذهبی جامعه بحث جنسیت ‏نیز موضوعی مهم و قابل توجه است. در پژوهش حاضر یکی از مهمترین علل گرایش به مصرف مواد مخدر ‏معاشرت با دوستان ناباب بیان شده است که این امر مستلزم دقت بیشتر افراد در دوست یابی و نظارت ‏خانواده ها را می طلبد‎.‎‏ در مجموع برای مهار اعتیاد ابتدا باید فرهنگ عمومی و نگرش افراد را نسبت به مواد ‏مخدر متحول کنیم (از طریق آموزش مهارت هاي اساسی زندگی، بهبود نظام آموزشی و ارتقاي سطح ‏فرهنگی خانواده ها). سپس با آموزش واقعیت های اعتیاد و خطرات آن و ارتقا مهارت های اجتماعی و فردی ‏‏(از جمله هوش هیجانی و مهارت نه گفتن) جوانان و نوجوانان را در برابر آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد ‏مصون کنیم.‏ کلمات کلیدی: هوش هیجانی، مهارت نه گفتن، نگرش، اعتیاد، گرایش، مواد مخدر، الکل ‏